برایش تعریف میکنم که میگوید چه درست کنم. دیگری مانند هر روز می گوید همان غذای تکراری را بگذار. من رو به دیگری گفتم تازه خورده‌ایم، برایت ضرر دارد میخواهی بیشتر از این چاق تر شوی. بسیار تند و عصبانی به هر دویمان می گوید، هرچه که دوست دارم، می گذارم، من برده شما نیستم و ادامه میدهد و ادامه میدهد .

 این است، منتهای نیتی و بدبینی به جای عشق و محبت در ازای دادن یک نظر ساده در مورد یک چیز بسیار بی‌ارزش. به خودم می گویم سحر می دانی دلم برایت می سوزد، چرا که با همین واکنش‌های بسیار بد، مهر سکوت به دهانت زده اند . از همان دوره نوجوانی همواره در مقابل حرف ها و نظراتم، حساس، مخالف، بی توجه یا بد واکنش بوده اند و من همیشه میگفتم چرا باید چیزی بگویم وقتی قرار است سخت به سخره گرفته شوم . می دانی همواره حسرت یک خانواده و آشنایان متفکر و فهمیده به دلم تا آخر عمر خواهد ماند. حتی در نظرم باورها و اندیشه های هر کسی در هر چیزی از من قدرتمند تر است. گاهی به خود میگویم همه چیز را رها کنم و برگردم،  من که دیگر کسی را اینجا ندارم، نه کسی مانده که با او هم صحبت شوم و نه کسی حال مرا میپرسد و نه دلتنگم می شود و هر آن کس که سراغم را میگیرد دنبال یک منفعت است ، از دوست تا آشنا . فرقی ندارد ، اما وقتی آنجا بودم دلم حتی برای درخت های اینجا دلتنگ بود و حس شاعرانه ام احساساتم را به شدت رقیق و تحت فشار بسیار قرار داده بود . مانند پرنده ای شده بودم که هر چه بال میزند، احساس میکند به مقصد نمی رسد، احساس غریبگی می کردم، حتی ماه و خورشید اش را دوست نداشتم. گاهی فکر میکردم دیگر در کره زمین هم نیستم و به شدت احساس دلتنگی و ناامنی می کردم. دلم جایی آشنا میخواست ، راه رفتن و رد شدن از خیابان کنار انسانها، نه سوار شدن در ماشین و یک زندگی ماشینی و رباتیک. من گیر کرده ام. میان احساس و عقلم. میان سلامتی و پول. میان  آشنا و غریبگی.  میان نظام سرمایه داری و و نظام باورها و  فکری ام .

بیشتر رفتارهایم مورد پسند دیگران نیست، باورهایم استثنایی و خاص شده است. خودم را تنها احساس می کنم، می خواهم به کتاب خواندن بسیار روی بیاورم و دوستان صمیمی ام کتاب موسیقی و مدیتیشن باشد. نیازهایم برآورده نمی‌شود و نمی‌دانم چرا در این دنیا تا این اندازه از این جماعت دور افتاده ام. هنوز نمی‌دانم باید چه کنم. کجا و چگونه زندگی ام را ادامه بدهم. دو سال پیش مشکلم فقط کار کردن بود اما اکنون خودم را دور از هر چیزی احساس میکنم. از چیزهایی که مردم را شاد می کند، ناراحت می شوم و از مواردی که ناراحتشان می کند، دلشاد میشوم. دلم نامه نوشتن میخواهد. دوست دارم صندوق پستی ام پر از نامه های چند صفحه ای شود. تلفن همراهم را به سطل زباله بیندازم و در خانه ام به کتابخانه بزرگم سر بزنم و روی صندلی چوبی ام  تکان بخورم و بخوانم.  گرامافون را بگذارم و در کنارش دمنوش و شربت سنتی ام را بنوشم. دلم میخواهد خانه ام را با دستگاه بخور از عطر رزماری پر کنم و چیز های تازه و طبیعی بخورم . به بدنم، روحم، اندیشه ام احترام بگذارم و از هر آشغالی وجودم را پر نکنم. غرق شوم در مقالات و چیزهای که اکتشافی، نو و نظریات جدید و روزها و شبها را با آرامش و خستگی طی کنم .

برای زندگی ام آزادانه تصمیم بگیرم، راحت باشم و مسئولیت کارهایم را  به عهده بگیرم، از اشتباهاتم واهمه نداشته باشم، خودم را ببخشم و گذشته را به باد بسپارم و ذهنم را از آینده خالی کنم و کنار سگم رو به پنجره اتاقم به صدای رفت و برگشت صندلی ام فکر کنم. تو را ببینم که در اتاق کارت مشغولی و شب ها کنار من روی همان مبلی که سرم را روی پایت گذاشته‌ام، کتاب دیگری میخوانی. به جای فست فود و رخت و لباس اضافه و آنچنانی هر دو باهم کتابهای جدید میخریم و ذوق خواندن داریم و اخبار، رومه و تلویزیون را تعطیل کرده ایم، برای هم از مطالعاتمان می گوییم و ساعت ها با هم بحث های شیرین داریم، بدون آنکه کسی مزاحم زندگیمان باشد و سرزده زنگ خانه مان را بزند. هر وقت که دوست داشتیم هر فرد با فرهنگ و با اصالت و متفکری را به خانه یمان دعوت می کنیم ، یک چیز ساده و خودمانی با هم میخوریم، به تئاتر می رویم و فیلم های خنده دار تماشا می کنیم. اما این فقط یک رویاست که به حقیقت نخواهد پیوست، با اینکه بسیار محتمل تر از بقیه رویاهایم به نظر میرسد، زیرا که به شدت جامعه، خانواده و رسانه ها ما را کنترل می کنند. تا ما را از ضرب آهنگ عاشقانه و صمیمانه مان دورمان کنند. حسرت میخورم. حسرت . احساس خلأ دارم. دلم می خواهد از این تونل وحشت و غم بیرون بیاییم و در جاده دوست داشتنی خودمان که برایت شرح دادم، وارد شویم و در کنار کسانی باشیم که به شدت ما را برای خودمان و افکارمان دوست دارند و به ما اضافه میکنند تا از ما بکاهند.

دوست ,خانه ,تصمیم ,کتاب ,آشنا ,حسرت ,ادامه میدهد منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آریانا موزیک فروشگاه اینترنتی بزرگ مهدی دانلودستان سرگرمی دخترانه مدرسه آموزش از راه دور بینات قائمشهر خصوصی مدیریت ورزشی موکاپ لایه باز تراکت برنامه نویسان و گرافیستان